زمانی که دانشجوی ترم اول کارشناسی ارشد بودم گاها میدیدم برخی از دانشجویان ترمهای بالاتر درگیر انتخاب موضوع پایاننامه هستد و آموزش خاصی هم برای این کار ندیده بودند. به همین خاطر اشتباهات زیادی انجام میدادن.
مثلا همین جوری یه موضوع را سرچ میکردن و بعد کمی بالا و پایین یه جمله از توش در می اومد. خیلی موقعها اساتید و دانشگاه تایید نمی کردن که باعث می شد دانشجوها سردرگم بمونن و یا اگر از سد این مرحله هم رد می شد و دانشگاه تایید می کرد، بعد از مدتی دچار مشکل می شدن.
مثلا یکی از دوستان می گفت ای کاش این کلمه را در موضوع خودم نیاورده بودم چون حالا باید به خاطر اثبات همین کلمه کلی هزینه کنم و زحمتم دو برابر میشه، یا دانشجویی دیگه می گفت ای کاش بیشتر دقت می کردم چون اصلا به این موضوع علاقه ندارم و کلی دردسرهای دیگه…
پس این طور شد که من سعی کردم ساعت های زیادی را مطالعه و بررسی کنم تا بتونم برای خودم یه موضوع خوب انتخاب کنم تا دچار تجربیات تلخ دیگران نشم. توی این راه کلی تجربه کسب کردم و بعد هم تصمیم گرفتم با مطالعه و تلاش بیشتر بتونم آموزشی خوب برای سایر دانشجویان تهیه کنم که در زمان، هزینه اون ها صرفه جویی بشه و با احساس عالی و اعتماد به نفس بالاتری سراغ کار پژوهشی خودشون برن.
اما وجه مشترک اغلب دانشجویان برای انتخاب موضوع پایان نامه دو روش زیر هست:
۱- پرسش از اساتید و دانشجویان باتجربه تر
۲- جستجو در گوگل
اما معمولا در هر دو مورد به نتیجه مطلوبی نخواهیم رسید.
می پرسید چرا؟! خب ادامه داستان را مطالعه کن.
مشکل اینجا بود که وقتی از اساتید می پرسیدیم که چه موضوعی را انتخاب کنیم در ۹۵ در صد اوقات تنها به یک جمله کلی کتفا میشد:
“ببین به چه موضوعی علاقه داری، اون را انتخاب کن.”
البته این جمله کاملا درستی بود اما کل ماجرا نبود و امثال سوالات زیر مدام در ذهن ما می گذشت که:
چه موضوعاتی هست که به اون علاقه پیدا کنیم؟
اصلا چطوری میشه موضوعات را پیدا کنیم؟
خب حالا از کجا شروع کنیم؟
به فرض که به موضوعی هم علاقهمند بودیم؛ آیا این اطمینان وجود داشت که در بین راه به موضوعی جذابتر علاقهمند نشویم ؟
آیا از بین ده ها ملاک مهم برای انتخاب موضوع فقط باید یک ملاک (علاقه مندی) توجه کنیم؟
و …
و اما یک اشتباه که به ناچار آن را انجام می دادیم این بود که فورا سراغ گوگل می رفتیم و شروع به سرچ کردن می کردیم.
یک ساعت، یک روز، و چندین روز سرچ می کردیم و حتی گاهی خود من متوجه می شدم حدود یک ساعت هست که دارم اخبار، مطالب سرگرم کننده و … را مطالعه می کنم بعد از کلی جستجو به جز چند تا موضوع تکراری و نه چندان علمی چیز دیگری برای انتخاب موضوع پایان نامه نمی دیدم.
با اندک راهنمایی های که با زحمت بدست آوردم توانستم بعد از کلی تلاش موضوع پایان نامه را انتخاب کنم و بعد از حدود هشت ماه توانستم آن را دفاع کنم.
اما سوال اینجاست که چرا این داستان برای اغلب دانشجویان رخ می دهد؟
آیا در دنیای امروز موضوعات کمی برای تحقیق وجود دارد یا بر عکس بیشتر هم شده؟
آیا دانشجویان مهارت جستجوی علمی برای انتخاب موضوع دارند؟
راه حل انتخاب موضوع پایان نامه چیست؟
حالا که چندین سال گذشته و به عنوان مشاور با دانشجویان سروکار دارم این موضوع را بهتر لمس می کنم که مهارت های لازم و حرفهای در این خصوص به دانشجویان آموزش داده نشده است و اگر هم چیزی گفته شده به صورت عملی نبوده و به همین خاطر باعث اتلاف وقت در پیدا کردن موضوع و مشکلات بعدی شده است.
و اما تصمیم گرفتم که یک دوره آموزشی، البته کاملا عملی و کاربردی تدوین کنم و در اختیار دانشجویان و محققان محترم قرار بدهم تا بتوانند موضوعی علمی، بروز و مورد علاقه خود را پیدا کنند.